الان یا همین الان؟

مرجان

 

اگر در گذشته این جمله طنزی تلخ بر روایت بی ثباتی قیمت ها در بازار بود، اکنون تبدیل به کابوسی وحشتناک برای اکثریت مردم ایران که به زور و تزویر به زیر خط فقر رانده شدند، شده  است.

سوال این محصول چه قیمتی است جایش را به سوال گزنده این محصول الان چه قیمتی است، داده‌، جنگ اعصابی فرسابشی بین خریدار و فروشنده، بین متقاضی و عرضه کننده، بین مردم.....

مردمی که زخمی دشنه دشمنی حاکمان شان با آنها، با زندگی شان به آستانه ناامیدی و استیصال رسیده اند.

از یک سو بی توجهی عامدانه هیات حاکمه به وضعیت معیشتی مردم و  از سویی دیگر  سرکوب بی ‌رحمانه هر گونه اعتراض، شرایط زیستن را غیر قابل تحمل و لاعلاج کرده،  مانند کسی که بین سوختن در آتش یا پرتاب از بلندی مختار به انتخاب است.

کارگری که برای بدست آوردن اندک ریالی ساعتها جان می‌ کند و شب نشده قیمت کالاها سر به آسمان می‌گذارد، مانند نفرین خدایان بر سیزیف که هر چه جان می کند و سنگی را به سوی قله می‌راند و باز سنگ به زمین برمی‌ گردد و این سیکل بیهودگی همچنان و هر روز بدتر از دیروز ادامه دارد و میلیونها نفر به جرم خودی نبودن و کوتاه بودن دست شان از حلقه قدرت و وابستگان اش، در رنجی عظیم و ترسی سهمگین از فردای نیامده، زندگی که نه، زنده بودن را تاب می آورند.

آنکه بین مردم است و از مردم است نمی ‌داند برای کدام درد، درمان شود؟

صدای ناله و نفرین بیماری که از چندین برابر شدن قیمت و نایابی داروهای حیاتی اش به ضجه تبدیل می‌ شود را بشنود؟

از تصور چگونه دوام آوردن کارگری با کمترین دستمزد، با داشتن چند سر عائله، در طوفان خانه برانداز هزینه های غیر قابل باور، بر خود بلرزد،

از دیدن بغض جوانان عصیانگر که دیگر نه امیدی دارند و نه در کورسوی فانوس آرزوهای شان جایی برای خود نمی‌یابند،

از تماشای صف گرسنگان منتظر سر فرو بردن در سطل های زباله،

از سقوط و انحطاط ارزشهای اخلاقی که قربانی جاه طلبی و قدرت پرستی فرقه ای جنایتکار گشته اند،

از چه بگوید؟

آنکه دلش برای مردم می تپد چگونه از این گرداب هولناک بگریزد و دیگران را راه نجات بنماید؟

این کشتی سرگردان را دیگر مجالی نمانده است و موجهایی کوبنده تر آن را درهم خواهد شکست.

کشوری ثروتمند و غنی از معادن و منابع طبیعی که حق مردمانش زندگی شایسته و برخوردار بود به حیله و مکر دشمنانی شبیخون زده و پنهان در اسب ترُوا اکنون نابودی خویش را به نظاره نشسته است و امیدوار به ثمر نشستن خون فدائیان اش لحظه آزادی را انتظار می‌ کشد

سه شنبه ۲۲ مهر

منبع: جنگ حبر

 

منبع: نبرد خلق ۴۳۰، پنجشنبه اول آبان ۱۳۹۹ ـ ۲۲ اکتبر ۲۰۲۰

http://www.iran-nabard.com/

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول