رویدادهای هنری (شهریور ۱۴۰۰)

 فتح الله کیاپیها

میکیس تئودوراکیس جاودانه شد.

هر نُت یک فریاد و هر فریاد انعکاس یک خشم و هر خشم یک طغیان. او بازیگوشی نُتها را می شناخت و جای جای شان را در مِلودی مقاومت سختگیرانه تعیین می کرد. چونان فرمانده ای که با یکایک سربازانش پیوندی عاطفی و قول و قراری رفیقانه دارد. نُتهای او اشغالگر، یاوه سرا و متجاوز نیستند، تپش قلب پر شکوه مادرانی هستند که فرزندان شان را لباس مقاومت می پوشانند و از زرین خوشهِ خورشید، بر لبان شان شهد شهادت می فشانند تا آزادی و آزادگی در بند نماند.

او می تواند حکومت نظامی را زیر پای نُتهایش در هم بشکند و دیکتاتور خون آشام را به زانو در آورد. سربازان نُتهایش گوش بفرمانند و همچون زوربای یونانی، رقصی چنان میانهِ میدان در می افکنند تا ترانه صلح و برابری و آزادی را در چهار گوشهِ عالم زمزمه نیم شب مستان کنند. او در درمصاحبه با روزنامه بورژوائی "Ta Nea" و در اعتراض شدید به جو آنتی کمونیستی می گوید: «من از هیستری ضد کمونیستی که روزنامه های شما را پُر کرده است وحشت دارم. من به عنوان یک کمونیست جوان، این افتخار را داشتم که در صفوف جبهه آزادیبخش EAM و برای دستیابی به آزادی و دموکراسی مبارزه کنم، و بعد از آن در دوران خونتای نظامی (حکومت سرهنگان) درجبهه میهنی به مبارزه ادامه دهم. برای ناسیونالیستها و رسانه های بورژوازی تمامی فعالیتهای چپ هرقدر هم که مهم باشند، ارزشی ندارند، فارغ از آنکه تا چه حد به مردم ما کمک کرده و افتخار آفرین باشند! تنها چیزی که برای شما مهم است، شکست ما در جنگ داخلی و ناراحتی و نگرانیتان این است که ایده های چپ پس از این همه آزار و شکنجه همچنان وجود دارند، عمل می کند و تأثیرگذار است!»

او می داند که چگونه جهان سرمایه را به چالشی بزرگ در افکند چنانکه با آرامش و تانی خاطر سالهای زندان را از سر می گذراند و می داند که مقاومت پیروز است و باید هم که چنین باشد. نتهایش را چنان پرورانده که حَبس شدنی نیستند. نفس گرم مادرانی را با آنها همراه کرده که سالیان سال را با عشق وصال فرزند می گذرانند و هر تاولی بر زخم زمین را با شمع و لاله عجین می کنند، مباد که در آنجا، نازکای قلب جگر گوشه های شان، آرمیده باشد.

مادرانی نستوه و خستگی ناپذیر که در چهار گوشه عالم از زمین می رویند و با صبری مادرانه درخت تناور قضاوت خلق را با اشگ چشم آبیاری می کنند. مادرانی نستوه چونان مادران خاوران.

او در زندگی سرشار و پر بار هنری اش هرگز از ایده های سیاسی اش فارغ و جدا نبود.  این ادعا را می توان از گام به گام موسیقی اش دریافت کرد. موسیقی ای که پرده در پرده زندگی رنجبران و زحمتکشان را در تلاش برای ساختن دنیایی بهتر و انسانی تر به تصویر می کشد.

تئودور را میتوان در فیلمهای حکومت نظامی (که در ابتدای انقلاب ۱۳۵۷ بر پرده های سینماهای ایران اکران شد و مورد توجه اکثر دانشجویان مبارز و فعال قرار گرفت) زوربای یونانی (درامی سرشار از تصاویر تکاندهنده مردم فقیر و تنگدستان جامعه ی یونان) زد و سرپیکو، باز شناخت. فیلمهایی که بدون شک یکی از رازهای محبوبیت و اشتهارشان در موسیقی جادویی میکیس تئودوراکیس نهفته است.

در کارنامهِ هنری او می توان به عنوان دهها موسیقی برای فیلم، تاتر، سمفونی و اپرا اشاره کرد. او در تمامی آثار هنریش هرگز از ایجاد امید، میل به مقاومت و عشق به انسان دست برنداشت تا بدانجا که در هر کجا مقاومتی علیه بیداد و ظلم دیده می شود، رد پای انکار ناپذیر موسیقی اش قابل مشاهده است. از دگر کارهای او در زمینه موسیقی فیلم می توان به نامهای دیگری چون: ماه عسل، فدرا، پنج مایل مانده به نیمه شب، الکترا، نبرد سوتیسکا، نامه هایی از ماروسیا و ایفیگنیا، اشاره کرد.

میکیس تئودوراکیس اینک در میان ما نیست ولی موسیقی اش در «ترانه های میهن تلخ» و با صدای زنده یاد احمد شاملو، با ماست. یادش گرامی و ماندگاریش البته جاودان خواهد بود.

بدرود رفیق، بدرود.

 

برو سوراخ موش بخر

آنان از حقیقت می ترسند و می خواهند با پاک کردن صورت مساله، مساله را حل کنند. فارغ از آنکه این شعار بسیار ساده ولی حقیقی، این روزها ورد زبان هر خرد و کلان و زن و مرد ایرانی است؛ «برو سوراخ موش بخر».

توماج صالحی جوان برازنده، هنرمند، دلیر و سازنده این ترانه اینک در بند دژخیمان ضحاک زمانه است. این جوان اصفهانی در ترانه ها، اشعار و موسیقی اش، آنچه را که با صدای بلند می خواند، همه از درد و رنج مردم محروم است و نیش سخنش بیشتر با کسانی است که به اسم هنرمند و جایزه بگیر اسکار و غیره و غیره، نه تنها مرحمی بر زخمهای مردم نیستند که بر عکس با شعله ور تر کردن کورهِ دژخیم، نمکپاش دل ریش مردم محرومند.

توماج صالحی، خواننده رپ اعتراضی است با ترانه ‌‌هایی که در آنها بر شنونده نهیب می ‌زند که «اگر خودت را به خواب زدی، وقتی خونها را می ‌ریختند، تو هم همدست ظالم هستی

یکی از دوستدارانش در باره اش می گوید: «او در این روزهای تاریک و سیاه کشورمان برخلاف اکثر رپرهای ایرانی که از کوک و داف‌ بازی می ‌خوانند، از درد وطن خواند. ... آن هم در دل ایران نه در لندن و لس آنجلس.»

 

روزی افتاد فتنه در افغان

«قرن بیست و یکم است و ناگهان گروهی از ناکجاآباد به کشور شما می ‌آیند و به شما می‌ گویند موسیقی ممنوع است، سینما ممنوع است، کار هنری ممنوع است، هنرمندان زن فقط باید در گوشه ‌ای قرار بگیرند و منزوی بشوند. ما چنین وضعیتی را نمی‌ خواهیم. نسل من چنین وضعی را نمی‌خواهند.»

این پیام صحرا کریمی و صحرا مانی، کارگردانان افغان است در یک نشست خبری در جشنواره فیلم ونیز. تصویری تلخ از آنچه که در افغانستان اتفاق می ‌افتد.

کریمی در ادامه می گوید: «در آن روز شوم من و تیمم مشغول پیش‌ تولید فیلم دیگری بودیم. دو مستند تاریخی بسیار مهم در مرحله پس از تولید بودند و همچنین برای اولین بار در تاریخ فیلم افغانستان، یک فیلم مستند مستقل در سازمان Docs-in-Progress در جشنواره فیلم کن داشتیم. یازده فیلم کوتاه، داستانی، و اقتباسی از داستانها و ادبیات افغانستان در دست تولید بود. همچنین پس از سال ۲۰۲۰، در حال آماده شدن برای دومین دوره جوایز ملی فیلم خودمان بودیم. ما تازه اولین جشنواره آزمایشی فیلم کوتاه را راه‌ اندازی کرده بودیم و در تلاش بودیم که با آکادمی فیلم کانادا و سایر آکادمیهای ملی یک تفاهم ‌نامه داشته باشیم.»

این فیلمساز، که رئیس سازمان فیلم افغانستان نیز بود، روابط محکمی با جشنواره فیلم ونیز دارد. اولین فیلم او در سال ۲۰۱۹ با نام «حوا، مریم، عایشه» در بخش افقهای جشنواره ونیز، به نمایش گذاشته شد. زمانی که جنگجویان طالبان ۱۵ اوت وارد کابل شدند، او در حال ساخت دومین فیلم خود بود. در ادامه می گوید: «ناگهان همه چیز به گونه ای دیگر کلید خورد: و اینک غنی‌ ترین آرشیوهای ما اکنون در کنترل طالبان است و بسیاری از فیلمسازان، به ویژه فیلمسازان مستقل که در پنج سال گذشته جایگاه سینمایی بزرگی در جشنواره ‌های فیلم داشته ‌اند، مجبور به ترک کشور شده اند.  همه این وقایع تنها و تنها در عرض چند ساعت اتفاق افتاد؛ تصور کنید که ما وقت نداشتیم حتی وسایل شخصی خود را جمع کنیم.»

 او در پایان می گوید: «دردناک آنجاست که شما فروپاشی رویاهایتان، فروپاشی کشورتان را جلوی چشم خود می ‌بینید.»

 

لئونارد کوهن، یک سفر و یک ترانه

نام مستندی است ساختهِ دانیل گلر و داینا گلدفاین که داستان خلق ترانهِ معروف و جاودانی "هله ‌لویا" اثر خواننده و ترانه‌ سرای افسانه ‌ای، لئونارد کوهن را دنبال می ‌کند.

فیلم با تصویری از آخرین کنسرت کوهن در سال ۲۰۱۳، سه سال پیش از مرگش، آغاز می ‌شود در حالی که ندای "هله ‌لویا" سر داده و با صدای جادویی ‌اش تماشاگر را مسخ می‌ کند. این تور پس از پنج سال با ۳۷۹ اجرا در سراسر جهان در ۷۹ سالگی ‌اش به پایان رسید و نام این خوانندهِ ستایش ‌شده را بیش از پیش بر سر زبانها انداخت.

فیلم مملو است از تصاویر آرشیوی دیدنی از اجراهای مختلف تا مصاحبه ‌های گوناگون در دهه‌ های مختلف و همین ‌طور گفت ‌و گوهای تازه با نزدیک ‌ترین افراد به او؛ از شریک زندگی ‌اش تا روزنامه ‌نگاری که معروف ‌ترین مصاحبه را با او انجام داده است.

تصویری که فیلم از کوهن ارائه می ‌دهد، مردی است با وقار و بسیار متین، با کلامی بسیار آراسته و دلنشین. در واقع تماشاگر با تماشای این فیلم و گوش کردن به حرفهای او در دوره ‌های مختلف زندگی ‌اش می ‌تواند تصویری را که در ذهن از این هنرمند برجسته داشته کامل کند و مردِ پشت این ترانه‌ ها را همان‌ گونه بیابد که تصور می‌ کرده است.

اگر چه پرداختن بیش از حد فیلمساز به "هله لویا" از زیبایی و استحکام مستند می کاهد. اما قامت استوار و دلنشین کوهن این ضعف را چنان در خود می پوشاند که حافظ گفته بود: شیخ ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت/ آفرین بر نظر پاک و خطا پوشش باد.

شاید یکی از نقاط قوت این مستند در آن باشد که: فیلم روحیهِ حساس و شکنندهِ کوهن را تصویر می‌کند؛ زمانی که در سال ۱۹۹۳ از محیط اطرافش خسته و با مشکل الکل رو به ‌رو می ‌شود، با چمدان کوچکی به سوی کوهستان به راه می ‌افتد و تمرین مدیتیشنی که تا سالها ادامه می‌ یابد.

هرچند شکنندگی کوهن در اشعارش هم هویداست، اما شنیدن این حساسیتها از زبان خودش شگفت‌ انگیز است، از جمله حرفهای بسیار زیبای پایانی: «به اطراف نگاه می ‌کنی و می‌ بینی جهان وارد شدنی نیست و نمی ‌تونه معنایی داشته باشه، حالا یا مشتت رو بلند می ‌کنی یا میگی "هله‌لویا"؛ من سعی کردم هر دو رو انجام بدم.»

 

جشنوارهِ ونیز و غیبت ایران

جشنواره ونیز سال  ۲۰۲۱ از اول تا یازدهم سپتامبر برگزار شد و ۲۱ فیلم در بخش رقابتی اصلی آن به نمایش درآمدند که سینمای ایران برای نخستین بار و پس از ۹ سال هیچ نماینده ‌ای در بخش رقابتی این جشنواره مهم بین‌المللی نداشت.

آلبرتو باربرا، مدیر جشنواره ونیز همراه با روبرتو چیکوتو، رئیس دوسالانه ونیز در یک نشست خبری با معرفی فیلمهای بخش اصلی رقابتها بر سر شیر طلایی، پیشاپیش به تحسین کیفیت عالی این فیلمها پرداخته و گفت ظاهرا پاندمی کرونا باعث جوشش خلاقیتها شده است.

هیات داوران این دوره از چهار زن و سه مرد تشکیل شده بود که همه از نام ‌آوران سینمای امروز جهان به شمار می‌روند. کلوئی ژائو، کارگردان چینی-آمریکایی یکی دیگر از اعضای این هیات است که سال گذشته با  فیلم "سرزمین آواره ‌ها" شیر طلایی همین جشنواره را برد و امسال اسکار بهترین کارگردان و بهترین فیلم را از آن خود کرده بود.

بخش رقابتی هفتاد و هشتمین جشنواره ونیز با نمایش فیلم مادران موازی ساخته پدرو آلمادوار افتتاح ‌شد. در پایان رقابتها هیات داوران علاوه بر انتخاب برندگان شیر طلایی در بخشهای بهترین فیلم، کارگردانی و بازیگری برنده جایزه "مارچلو ماسترویانی" ویژه بهترین بازیگر نوظهور را هم معرفی کردند.

در این جشنواره جایزه شیر طلایی به "فیلم فرانسوی رویداد" رسید.

 

"رویداد" سقط جنین و شیر طلایی جشنوارهِ ونیز

هیات داوران جشنواره فیلم ونیز جایزه بهترین فیلم سال ۲۰۲۱ را به یک درام فرانسوی درباره سقط جنین اهدا کرد. فیلم "رویداد" در حالی این جایزه را دریافت کرد که در ایالت تگزاس آمریکا قانونی جنجالی در مورد سقط جنین تصویب شد.

"رویداد" یا "واقعه" (L'événement) ماجرای دراماتیک زن جوان دانشجویی در فرانسه دهه شصت میلادی است که قصد دارد سقط جنین کند؛ زمانی که این کار هنوز در فرانسه و اغلب کشورهای پیشرفته غیرقانونی بود.

گرچه قوانین سختگیرانه علیه سقط جنین در بسیاری از کشورها دیگر وجود ندارد این مساله همچنان چالش‌ برانگیز است و نمونه ‌ای از آن قانونی جنجالی است که به تازگی در ایالت تگزاس آمریکا به تصویب رسید و سقط جنین را محدود و در مواردی ممنوع می‌کند.

سینماگر فرانسوی برنده شیر طلایی جشنواره امسال ونیز هنگام دریافت جایزه ‌اش ابراز تاسف کرد که همچنان کار درباره سقط جنین به بخشی از اخبار روز تبدیل می ‌شود. او تاکید کرد که فیلم رویداد را با "خشم و شور" و با تمام وجود ساخته است.

 

درخشش زنان در هفتاد و هشتمین جشنواره فیلم ونیز

مراسم اختتامیه هفتاد و هشتمین دوره جشنواره فیلم ونیز شب گذشته برگزار شد و با معرفی بهترینها به کار خود پایان داد. زالاوا، تنها فیلم ایرانی جشنواره ونیز، توانست جایزه بزرگ و همین‌ طور جایزه منتقدان بین المللی را به دست بیاورد.

هفتاد و هشتمین دوره جشنواره بین المللی فیلم ونیز در حالی به كار خود پایان داد كه تمركز موضوعی فیلم‌های جشنواره امسال بر روی زنان بود. و البته كه زنان فیلمساز در جشنواره خوش درخشیدند.

جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز ۲۰۲۱ به فیلم "رویداد" به ‌کارگردانی اُدری دیوان، فیلمساز زن فرانسوی، اهدا شد. چارچوب فیلم "رویداد" سقط ‌جنین غیرقانونی در اواخر دهه پنجاه میلادی در فرانسه است؛ موضوعی تكرارشده، اما با پرداختی منحصر به كارگردان.

جایزه بهترین بازیگر زن به پنه ‌لوپه کروز، برای نقش ‌آفرینی در فیلم اسپانیایی "مادران موازی" به‌ کارگردانی پدرو آلمودوار رسید.

مادران موازی، داستان دوستی دو مادر در بخش زنان و زایمان بیمارستانی در دهه سی میلادی و در دوران وقایع جنگ داخلی اسپانیا را روایت می‌کند.

 

جایزه سالانه انجمن قلم آمریکا برای سه نویسنده زندانی در ایران

سه نویسنده ایرانی محبوس در اوین برگزیدگان جایزه سالانه انجمن قلم آمریکا (پن) هستند. این جایزه به پاس دفاع از آزادی بیان و به خاطر مبارزه با پیگرد نویسندگان اهدا می ‌شود.

برندگان این جایزه: کیوان باژن، رمان ‌نویس و روزنامه‌ نگار، بکتاش آبتین، نویسنده و کارگردان و رضا خندان مهابادی نویسنده و منتقد ادبی، می باشند که با شکایت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، اینک محبوس در زندان اوین هستند و  مجموعا به ۱۸۶ ماه حبس محکوم شده ‌اند.

سوزان نوسل، مدیر اجرایی انجمن قلم آمریکا در بیانیه ‌ای این سه را "تجسم روح" کارهای این انجمن خوانده و گفته است: «آنها نویسندگانی هستند که نه فقط نوشته و اندیشه، بلکه زندگی فارغ از ترس را تکلیف خود می‌دانند و برای خدمت به زیربنای آزادی فکر، هنر، فرهنگ و خلاقیت از خود می‌گذرند.»

بیانیه تاکید می‌ کند که این سه با زنده نگاه‌ داشتن مشعل جامعه ادبی ایران، چراغ راه بسیاری دیگر از اهل قلم و اهل اندیشه می ‌شوند که با آگاهی به این که در این مسیر پرخطر تنها نیستند برای تخیل، مرزشکنی و به چالش کشیدن سرکوبها در کار خود، نیرو می ‌گیرند.

 

در حمایت از مردم سانسور می شوم

این عصاره مطلبی است که منیژه حکمت در باره سانسور فیلم جدیدش با مردم در میان می گذارد.

منیژه حکمت، کارگردان سینما اعلام کرده که وزارت ارشاد دلیل سانسور ۴۰ دقیقه از ۸۰ دقیقه فیلم "۱۹" به کارگردانی او را امضا بیانیه ‌هایی در حمایت از "هموطنان مظلوم و محروم" خوانده است.

او در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت، چاره‌ ای ندیده جز آن که سانسور روا داشته شده بر فیلم تازه خود را به حیطه عمومی بکشاند. این کارگردان گفته است از یک سو به دلیل "مقابله با سیاست تهدید و ارعاب سازمان سینمایی" و از دیگرسو به دلیل "یادآوری رفتارهای فرافکنانه و بدعهدی ایشان" است که هر بار "معضلاتی بی ‌پایان" را برای "فیلمسازان مستقل" مانند او پدید می ‌آورند.

موضوع ششمین فیلم بلند خانم حکمت همه ‌گیری کروناست که در آن میترا، زنی ۵۷ ساله نقاش و مجرد که دچار بیماری کووید ـ ۱۹ شده و به اغما فرورفته در لحظات پیش از مرگ، در ناخود‌آگاه خود به همه جا سفر می ‌کند.

منیژه حکمت پیش از این در باره سانسور این فیلم گفته بود: «اگر این روند ادامه پیدا کند، به عنوان فیلمساز مستقل، دیگر نه پروانه ساخت خواهم گرفت و نه پروانه نمایش».

 

برای وزیر تازه ارشاد، دختران را قربانی کردند

وزیر ارشاد دولت رئیسی چند روز قبل گفته بود آثار نمایشی و فیلمها در ایران از "زن بی‌ حیا" تصویر مثبتی ارائه می ‌کنند. ظاهرا اتفاقی نیست که خبر تعطیلی رشته نمایش در هنرستان دخترانه سوره روز رای اعتماد به همین وزیر اعلام شد.

خبر تعطیلی رشته تئاتر در هنرستان دختران سوره در روز (چهارشنبه ۳ شهریور) ابتدا از سوی برخی روزنامه ‌نگاران و فعالان هنرهای نمایشی منتشر شد.

این هنرستان زیر نظر حوزه هنری، وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی فعالیت می ‌کند و تنها هنرستانی است که دختران می ‌توانند در آن در رشته نمایش تحصیل کنند.

بهمن بابازاده، روزنامه ‌نگار حوزه هنر در یک پیام توئیتری ضمن بازنشر خبر حذف رشته تئاتر برای دختران نوشته مسئولان هنرستان برای جلوگیری از رسانه ‌ای شدن خبر به شدت تلاش می ‌کنند.

آیا این اتفاق با روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی ارتباط دارد؟ به این سوال هنوز نمی ‌توان به طور قاطع پاسخ داد اما انتشار خبر ممنوعیت ثبت ‌نام از دختران در رشته تئاتر در سال تحصیلی جدید همزمان با بررسی صلاحیت وزیران پیشنهادی رئیسی در مجلس شورای اسلامی رخ داد.

محمد مهدی اسماعیلی که روز چهارشنبه ۳ شهریور با رای موافق ۱۸۱ نماینده مجلس، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم شد، یکی از مخالفان سرسخت بازیگری زنان است و نظرش در این باره را نیز به تازگی به صراحت اعلام کرده است. او  در برنامه خود آثار سینمایی و نمایشی را به ارائه "تصویر مثبت از زن بی‌حیا" متهم کرد و نهادهای صنفی مهمی مانند خانه سینما را "فاقد وجاهت قانونی" خواند. سخنانی که او را در افکار عمومی رقیبی قدر قدرت برای پیشی گرفتن از طالبان دانسته اند.

 

(درتهیه این مجموعه از تارنماهای خبری: دویچه وله، جنگ خبر، رادیو زمانه ، رادیو فردا و صدای آمریکا بهره گرفته ام.)

 

   

منبع: نبرد خلق شماره ۴۴۲، پنجشنبه ۱ مهر ۱۴۰۰ - ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۱

 

 

http://www.iran-nabard.com/

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول