|
یادداشت سیاسی نبرد خلق شماره ۴۴۲ اول مهر ۱۴۰۰ باند تبهکار حاکم به قتل عام مردم ادامه می دهد مهدی سامع
یکی از مشخصات غیر قابل تغییر حکومتی که به شکل ظالمانه بر مردم ایران حکومت می کند، دروغگویی و پنهانکاری است. دو سخنرانی اخیر ابراهیم رئیسی، منصوب ولی فقیه در مقام ریاست جمهوری، نمونه برجسته و آشکار این دو خصوصیت است. رئیسی در روز جمعه ۲۶ شهریور امسال در بیست و یکمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای که در پایتخت تاجیکستان برگزار شد برای سفید کاری سیاست ضد انسانی رژیم در مورد همه گیری ویروس کرونا گفت: «هرگونه اختلال در روند کمک به سلامت انسانها از طریق واکسیناسیون جهانی به بهانه تحریم، ضد حقوق بشر و جنایت علیه بشریت است.» وی روز سه شنبه ۳۰ شهریور امسال در سخنرانی ویدئویی خود برای هفتاد و ششمین مجمع عمومی ملل متحد گفت: «جمهوری اسلامی ایران در عین اینکه از ابتدا اهتمام به خرید و واردات واکسن از طرفهای معتبر بین‌المللی داشت، اما تحریمهای دارویی مقابل ملت ایران قرار گرفت و لذا از همان ابتدا به فکر تأمین پایدار واکسن از طریق تولید داخلی قرار گرفتیم.» معلوم نیست قاتل ۶۷ خطاب این سخنان دروغ چه کسانی هستند. پُر روشن است که اکثریت قاطع مردم ایران به این دروغهای بی شرمانه با نفرت نگاه می کنند و فراموش نکرده اند که ولی فقیه نظام در آغاز استفاده عمومی مردم جهان از واکسن معتبر در یک سخنرانی تلویزیونی که روز جمعه ۱۹ دی ۱۳۹۹، پخش شد، گفت: «ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی به کشور ممنوع است.» ابراهیم رییسی در روز پنجشنبه ۱۱ شهریور امسال در جلسه ستاد کرونا به پنهانکاری و رسانه ای نکردن واقعیتها پرداخت و تاکید کرد که: «اطلاع رسانی درباره وجوه مختلف بیماری و مسائل مرتبط با آن باید با هدف ایجاد امیدواری حداکثری و پرهیز از ایجاد نگرانی و ترس در مردم سامان یابد. ... باید توجه داشته باشیم که جای طرح مباحث کارشناسی، نه در فضای عمومی جامعه، بلکه مجامع و محافل تخصصی است. ... نباید مباحثی را که به طور طبیعی درعرصه تخصصی علوم مختلف از جمله علم پزشکی جریان دارد، در ساحت افکار عمومی طرح کرده و باعث ایجاد نگرانی و ترس نزد مردم شد. ... باید توجه داشته باشیم که جای طرح مباحث کارشناسی، نه در فضای عمومی جامعه، بلکه مجامع و محافل تخصصی است.» از این آشکارتر نمی توان به پنهانکاری دستور داد. در شماره پیش ماهنامه نبرد خلق راهبرد اصلی حاکمیت بر اساس «ایمنی گله ای» را تشریح کردم. این سیاست از مَنظر ولی فقیه نه «بی تدبیری» که «تدبیری» آگاهانه برای استفاده از «فرصت» کرونا در جهت امنیت نظام است. بسیاری بدون توجه به این سیاست فاجعه بار آن را ناشی از بی تدبیری کارگزاران نظام ارزیابی می کنند و البته به میزانی واقعیت را بیان می کنند. دکتر حمید سوری، رئیس کمیته اپیدمیولوژیی درباره وضعیت بیماری کرونا گفته است که: «یکی از ضعفها این است که هنوز کرونا جزو اولویتهای اصلی کشور نیست. مدیریت اپیدمی کرونا به تنهایی از عهده وزارت بهداشت برنمی آید. اگر ۱۰۰ وزیر بهداشت دیگر هم تغییر کند، اما ساختار ثابت بماند، همین روند تکراری را خواهیم داشت.» (ایسنا جمعه ۵ شهریور۱۴۰۰). متاسفانه ابعاد فاجعه کرونا به حدی رسیده که برای مثال «در لرستان مردم از جستجوی تخت خالی در بیمارستانها به قبر خالی در قبرستانها رسیده‌اند» (تسنیم، چهارشنبه ۱۷شهریور۱۴۰۰) ابتدای همه گیری ویروس کرونا و اعلام با تاخیر آن توسط رژیم در اولین ساعت روز اول اسفند ۱۳۹۸ تاکنون، کارگزاران نظام ترکیبی از درغگویی و پنهانکاری را مورد استفاده قرار داده اند. برای روشن شدن گوشه هایی از این واقعیت چند راه وجود دارد. بررسی و انتشار گزارشهای میدانی، دست یافتن به اسناد طبقه بندی شده حکومت و استناد به رسانه های حکومتی. در این یادداشت از مورد سوم که در دسترس است، اخبار و گزارشهای منتشر شده در رسانه حکومتی در ماه شهریور، استفاده شده است.
کمبود دستگاه اکسیژن در حالی که مهمترین مساله برای بیمار کرونا نگهداری و اکسیژن است، کمبود دستگاه اکسیژن روزانه دهها انسان را تلف می کند. کمبود اکسیژن «به مرحله حاد رسیده» است. (همشهری دوشنبه ۸ شهریور۱۴۰۰) سوال مهمی که درغگویی رئیسی را برملا می کند این است که آیا کمبود زیاد دستگاه اکسیژن هم ناشی از تحریمها است؟ آیا رژیم به جای سرمایه گذاری و ساخت موشک و گرم کردن تنور جنگهای نیابتی، پروژه ساخت کپسول اکسیژن و سیستم لازم برای این دستگاه را در دستور کار قرار می داد، دهها هزار زن و مرد ایرانی جان نمی باختند؟ روزنامه حکومتی مردم سالاری در روز چهارشنبه ۳ شهریور سال جاری از قول رئیس کمیسیون بهداشت مجلس ارتجاع نوشت: «مگر می شود ضجه های مادری که در سیستان و بلوچستان بر سر مزار فرزندش اشک می ریخت و فریاد میزد؛ "بچه من به خاطر نبود اکسیژن مرد" را نشنیده باشید؟» رئیس یکی از بیمارستانهای مرکز مازندران اعلام کرد: «پسری ۸ ساله در بیمارستان به سمتم دوید. کمربندم را گرفت و دائم از من می خواست تا به پدرش که سخت نفس می کشید، ماسک اکسیژن وصل کنیم. با کمبود اکسیژن مواجه شده بودیم. نتوانستم خواسته اش را برآورده کنم. شب را با گریه از این ناتوانی گذراندم. فردای آن روز با همکارانم مقداری پول روی هم گذاشتیم و یک کپسول برای بیمارستان خریدیم» (همشهری، دوشنبه ۸ شهریور۱۴۰۰) معاون دانشگاه پزشکی آبادان می گوید: «با توجه به حجم بالای بستریهای بیمارستانهای جنوب غرب خوزستان و رطوبت بالای هوا دستگاههای اکسیژن ساز بیمارستانی جوابگوی نیاز بیماران نیست و با کمبود شدید کپسول اکسیژن مواجه هستیم. دستگاه اکسیژن ساز بیمارستان طالقانی آبادان و بیمارستان ولیعصر خرمشهر از کار افتاده و برای تامین اکسیژن بیماران به بیش از ۲۰۰ کپسول اکسیژن نیاز است» (ایرنا، سه شنبه ۹ شهریور۱۴۰۰) روابط عمومی دانشگاه پزشکی قم اعلام کرد: «از همه مردم تقاضامندیم به خرید کپسول اکسیژن اقدام و یا با کمک مالی خود، به بیماران کرونایی کمک کنند. قم از ۲۳ تیر ماه در ردیف مناطق پرخطر و قرمز قرار دارد. طی یک ماه گذشته ۶۱۱ بیماری که نتیجه آزمایش کرونای آنها مثبت شده بود، جان خود را در قم از دست دادند» (ایرنا، سه شنبه ۱۶ شهریور ۱۴۰۰).
دروغگویی در مورد تعداد جانباختگان به گفته کوروش هلاکویی نائینی، استاد گروه اپیدمیولوژی و آمار زیستی، دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران «هیچ تغییری نسبت به ۶ اسفند ۹۸ اتفاق نیفتاده است. مدیریتی برای کرونا وجود ندارد. ما دست ویروس را باز گذاشته ایم و عده ای از آن سود می برند و برای شان مهم نیست مردم هزار تا هزار تا فوت می کنند. حریرچی گفته است آمار فوت را باید دو و نیم تا سه برابر کرد. اما من می گویم شما آمار فوتیها را تا هفت برابر کنید! طبق آمار‌هایی که ابتدای شروع کرونا از مناطق مختلف دریافت می‌کردم، متوجه شدم در برخی از مناطق می‌توانیم آمار رسمی را هفت برابر کنیم تا به آمار واقعی برسیم. در شهریور سال گذشته ما برآورد ۳۵۰ هزار مرگ را داشتیم، اما داده ها را به گونه ای مهندسی می کنند که اگر از من سندی بخواهید سندی ندارم.» (روزنامه جوان، سه شنبه ۲ شهریور۱۴۰۰) روز یکشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۰ روزنامه حکومتی همدلی از قول یک کارشناس نوشت: «آمار رسمی منتشر شده در خصوص بیماری کرونا در ایران چون محرمانه و دور از دسترس حتی مراجع سلامت کشور است تنها نوک کوه یخ را نشان می‌دهد و بر اساس دو منبع و مرجع رسمی و تأیید شده اپیدمیولوژی از داخل خود دانشگاه علوم پزشکی تهران، آمار واقعی بیماری کرونا در کشور بین چندین برابر آمار موجود است.» سعید خال، مدیرعامل بهشت زهرا در مورد تعداد جانباختگان در تهران و بحران در آرامستان بهشت زهرا می گوید: «از ابتدای اسفند ۹۸ سازمان بهشت زهرا درگیر بحرانی بی سابقه و غیرقابل تصوری شد که در ۵۰ سال گذشته نظیر این بحران را تجربه نکرده بود. ... تا دیشب خدمات به ۴۱۵۹۱ متوفای کرونایی توسط بهشت زهرا انجام شده است» (اقتصاد نیوز، چهارشنبه ۱۰شهریور ۱۴۰۰) معاون دانشگاه پزشکی اصفهان گفته است: «از ابتدای پاندمی کرونا تاکنون ۱۴ هزار بیمار در اثر کرونا در استان اصفهان فوت شده اند» (ایسنا، چهارشنبه ۱۰ شهریور۱۴۰۰) روزنامه حکومتی شرق، در روز پنجشنبه ۱۱ شهریور۱۴۰۰ نوشت: «روز بیست و نهم مرداد سال ۱۴۰۰؛ براساس آمار رسمی وزارت بهداشت، میزان مرگ و میر ناشی از بیماری کرونا در ایران در ۱۸ ماه گذشته، از صدهزار نفر گذر کرد (درحالی که در آمار غیررسمی، براساس نظر کارشناسان، این میزان تا ۲.۵ برابر تخمین زده می شود). طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی وابسته به سازمان ملل متحد، در دو هفته گذشته، ایران سیاه ترین وضعیت را از نظر بیماری کرونا داشته است. میزان مرگ و میر روزانه ناشی از بیماری کرونا در ایران براساس آمار رسمی وزارت بهداشت از مرز ۶۵۰ نفر عبور کرده است؛ یعنی هر ۲.۵ دقیقه یک نفر فوت می کند و این یک فاجعه انسانی است (براساس آمار غیر رسمی؛ این رقم از نظر کارشناسان امر، حداقل ۲.۵ برابر است).» استاندار خوزستان در مورد وضعیت کرونا در خوزستان می گوید: «به طور متوسط روزانه ۶۰ نفر در خوزستان بر اثر کرونا فوت می کنند. مجموعا بیش از ۱۰ هزار فوتی در خوزستان داشته ایم که نشان می دهد وضعیت خوب نیست.» (فارس، جمعه ۱۲ شهریور ۱۴۰۰) روزنامه حکومتی مردم سالاری روز یکشنبه ۲۱ شهریور سال جاری در مورد آمار جانباختگان از ویروس کرونا نوشت: «آمار رسمی مرگ و میر به طور متوسط و روزانه معادل سقوط ۳ هوایپما در روز است. به تایید مسئولان ذیربط آمار واقعی ۲.۵ تا ۳ برابر است و نمی توان به راحتی از کنار این موضوع گذشت و بی تفاوت بود.» مسعود پزشکیان عضو کمیسیون بهداشت مجلس ارتجاع اذعان می کند که شمار جانباختگان کرونا بیش از ۱۵۰۰ نفر در روز است. وی اعلام کرد که: «باید همان روز اول در قم حکومت نظامی اعلام می‌کردند و بعد که از قم پخش شد یک ماه کل کشور را قرنطینه می کردند اما این کارها را انجام ندادند. شل کن سفت کنهای ما برای مقابله با کرونا زیاد بود. الان آمار مرگ و میر را روزانه ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر اعلام می‌کنند و انگار نه انگار آدمها می میرند. البته آمار واقعی مرگ و میر روزانه ناشی از کرونا بالاتر از ۱۵۰۰ نفر است. اگر دو درصد مرگ و میر در تعداد کسانی که مبتلا می شوند وجود داشته باشد با ۴۰ هزار مبتلا روزانه بین ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر جان شان را از دست می دهند، آن هم اگر درست درمان و مراقبت کنیم» (عصر ایران، سه شنبه ۲۳ شهریور۱۴۰۰) روز سه شنبه ۲۳ شهریور امسال، سایت انتخاب به نقل از رئیس بیمارستان لواسانی نوشت: «آمارهای دقیق و واقعی را هیچگاه نمی توانیم راستی آزمایی کنیم. ... بنابراین آمارهای واقعی فوت افراد دو برابر آن چیزی است که وزارت بهداشت به صورت رسمی اعلام می‌کند.» (سلامت نیوز، چهارشنبه ۲۴ شهریور۱۴۰۰) هاشمیان فوق تخصص ICU بیمارستان مسیح دانشوری گفت: «به طور قطع آمار واقعی فوتیهای کرونا بیشتر از آماری است که وزارت بهداشت اعلام می کند. از قضا مدتی پیش معاون وزیر بهداشت سابق این اختلاف را دو برابر اعلام کرد و چند روز بعد از این اعلام اعضای وزارت بهداشت آمار واقعی را دو و نیم برابر اعلام کردند. آمارهای واقعی چهار برابر است؛ البته چهار برابری آمار براساس وضعیت موجود دور از انتظار نیست.» (جهان صنعت، چهارشنبه ۲۴ شهریور۱۴۰۰). در زمینه جانباختگان از ویروس کرونا خبرهای تکاندهنده ای منتشر می شود که نشان می دهد تهیدستان بیشترین قربانیان این فاجعه بوده و کودکان بسیاری از آنان بدون سرپرست رها شده اند. مسعودی فرید معاون سازمان بهزیستی در مورد پیامدهای کرونا گفت: «برآورد می‌شود که ۵۱ هزار کودک، پدر یا مادرشان را از دست داده اند که نیاز به حمایت دارند.» (سلامت نیوز، شنبه ۲۷شهریور ۱۴۰۰) مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی با اشاره به آسیبهای پسا کرونا می گوید: «آماری که اخیرا سازمان بهزیستی درخصوص یتیمی کودکان ناشی از کرونا اعلام کرده، اشتباه است، چرا که آمار فوتیهای کرونا دقیق نیست. بنابراین آمار دقیق یتیم شدن کودکان ناشی از کرونا بسیار بیشتر از آن چیزی است که بیان می شود.» (جهان صنعت، دوشنبه ۲۹ شهریور۱۴۰۰) بنا به گزارش ایرنا در روز سه شنبه 30 شهریور امسال، فرماندار و رئیس ستاد کرونای رشت گفت در این شهرستان با ۸۸۱ هزار جمعیت از آغاز کرونا تاکنون، ۴۳۰۳ نفر یعنی حدود نیم درصد جمعیت بر اثر كرونا فوت كردند. اگر این نسبت را به كل كشور تعمیم دهیم شمار جان باختگان به حدود ۴۲۰ هزار نفر بالغ می شود. این در حالیست كه مردم شهرها و روستاهای دورافتاده به دلیل امكانات كمتر بهداشتی و درمانی بسیار آسیب پذیرتر هستند و ضریب فوت در آنها بسیار بیشتر است.» با توجه به این گزارش که جانباختگان را نیم درصد جمعیت کشور اعلام می کند و با توجه به آمار جانباختگان برخی از استانها که در بالا به برخی از آنها اشاره شده، باید آمار ارایه شده از جانب سازمان مجاهدین خلق ایران را واقعی دانست، هرچند این آمار هم محتاطانه اعلام می شود.
واکسن و رسوایی رژیم از لابلای رسانه های حکومتی چنین نتیجه گرفته می شود که تاخیر در وارد کردن واکسن معتبر به راهبرد ایمنی گله ای یاری رسانده و همزمان جیب مافیای دارو با ادعای ساخت واکسن داخلی را پُر کرده است. پاسدار سلامی سركرده سپاه پاسداران به دروغ مدعی می شود که: «خیلیها دوست داشتند که ما در این شرایط بیماری به سوی دشمنانمان دست دراز کنیم و نیازهایمان را به اونها ارجاع بدهیم و از اونها کمک بخواهیم در حالی که ما به اونها بی اعتماد هستیم ما نمی توانیم سلامت جامعه مان را به دست دشمنانی بسپاریم که استفاده از سلاحهای بیولوژیک جزیی از استراتژی مواجهه اونها با دشمنان شان است.» (تلویزیون رژیم، جمعه ۱۲شهریور۱۴۰۰) واضح است که حرفهای بیهوده برای سرگرم کردن مزدوران خامنه ای است. اکنون دیگر روشن شده که تهیه واکسن داخلی فقط برای چپاول بوده و تاکنون هیچ کمکی به مردم نکرده و حکومت تحت فشار افکار عمومی مجبور به وارد کردن واکسن شده است. روزنامه مردم سالاری در شماره روز چهارشنبه ۳ شهریور امسال از قول رئیس کمیسیون بهداشت مجلس ارتجاع در باره دلیل تاخیر در خرید واکسن نوشت: «در هر دو دقیقه یک نفر جان خــود را بر اثر کرونا از دست می دهد. رکورد فوتیها هر روز در حال شکسته شدن است. سهل انگاری کشور ما را در میان جهان در رده بالاترین میزان مرگ و میر بر اثر کرونا قرار داده است. مسئولین [بخوانید خامنه ای] در صدا و سیما مقابل دوربین ایستادند و ورود واکسن خارجی را توطئه ای از سوی غرب اعلام کردند که قرار است بنیاد کشور، جامعه و سلامتی مردم را به خطر بیاندازد. حتی درباره واردات واکسن خارجی گفتنــد؛ چه تضمینی وجود دارد که آمریکا واکسن فلج کننده به ما ندهد و ملت مارا در آینده با مشکل رو به رو نکند؟ ۳ هزار میلیارد تومان بودجه برای ساخت واکسن داخلی به نهاد مربوطه اهدا شد و سرانجام واکسنی تحت عنوان برکت در میان مردم عرضه شد که متاسفانه هنوز اثرگذاری دقیق آن مشخص نیست. در حال حاضر، پیش پا افتاده ترین موارد درمانی یک سِرُم ساده در کشور ما حکم طلا را دارد. ... میلیاردها میلیارد تومان برای ۶۰ میلیون واکسن به روسیه پرداخت شد، فقط ۹۰۰ هزار واکسن وارد شد که آن هم نصیب اقشار خاصی از جامعه شد. آیا این هم توطئه غرب است؟ ... حال باید منتظر امواج بعـدی ویروس باشیم که مطمئناً کشور را در شمار عظیمی از مرگ و میر غرق خواهد کرد.» یونسیان عضو هیات علمی دانشگاه پزشکی تهران می گوید: «کسانی که دو دز واکسن دریافت کردند جمعیت شان به ۴ درصد هم نرسیده است، ۱۰۰ کشور دنیا از نظر نسبت واکسیناسیون از ما بالاتر هستند» (روزنامه جوان، پنجشنبه ۴ شهریور ۱۴۰۰) رئیس بیمارستان سینای تهران گفت: «اگر این واکسنها در اسفند ماه به مردم تزریق می شد، جلوی این حجم از مرگ و میر گرفته می شد» (همشهری، چهارشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۰). رئیس مرکز بهداشت کرمانشاه از تعطیلی برخی از مراکز واکسیناسیون در شهر کرمانشاه به دلیل کمبود واکسن خبر داد و گفت: سه مرکز واکسیناسیون از امروز چهارشنبه تا اطلاع بعدی تعطیل است. (ایرنا، چهارشنبه ۱۰ شهریور۱۴۰۰) روزنامه حکومتی شرق، در روز پنجشنبه ۱۱ شهریور۱۴۰۰ نوشت: «اگر پرسیده شود که چه عواملی باعث بروز این وضعیت شده اند و چرا ایران بدترین وضعیت را در بین همه کشورهای دنیا در دو هفته گذشته داشته است؛ می توان در این ارتباط حداقل به دو علت اساسی اشاره کرد: مهم ترین علت وضعیت فعلی، شاید اهمال دولت و وزارت بهداشت در تهیه به موقع واکسن و فرایند واکسیناسیون عمومی باشد که ناشی از ناهماهنگی بین دستگاههای مختلف بوده است که هرکدام تقصیر را بر گردن دیگری می اندازد. در واقع وضعیت امروز بیماری کرونا در ایران ناشی از سوگیری نگرش مسئولان وزارت بهداشت و دیگر اجزا [بخوانید نهاد ولی فقیه] بوده است که به جای تاکید بر واردکردن واکسن، اعتبارات تخصیص داده شده را به سمت تولید واکسن داخلی هدایت کردند و آن چنان که پیش بینی شده بود، در زمان لازم محقق نشد.» معاون دانشگاه پزشکی تهران گفت: «بیشتر کسانی که کارشان به ( ICU ) کشیده می‌شود، واکسن نزده اند. حدود ۷۰ درصد جامعه باید واکسن دریافت کنند تا ایمنی مناسبی برای جلوگیری از انتشار ویروس فراهم شود» (ایرنا، جمعه ۱۲ شهریور ۱۴۰۰) کریمی‌نیا ، معاون قرارگاه پدافند زیستی رژیم در اعترافی تکان دهنده گفت: «روسها به درستی با شرکت اکتوور قرارداد بسته اند تا واکسن اسپوتنیک در ایران تولید و به روسیه تحویل شود نه ایران! در واقع روسیه برای تولید واکسن برون سپاری کرده است. به طور نمونه قرارداد تولید ۲ میلیون دوز واکسن اسپوتنیک در ماه در ایران بین شرکت اکتوورکو و اسپوتنیک روسیه بسته و در سطح گسترده رسانه‌ای و به همه کشور اعلام می‌شود که به‌زودی ماهی ۲ میلیون دوز واکسن اسپوتنیک را به بازار ایران عرضه می کنیم اما در تیرماه رئیسی، معاون بهداشتی وزارتخانه اعلام می کند که روسها سر ما کلاه گذاشتند. چرا به مراجع بین‌المللی شکایت نمی کنید؟ چرا واقعیت را به مردم نمی گویید؟» (ایسنا، شنبه ۱۳ شهریور۱۴۰۰). روزنامه حکومتی همدلی در روز یکشنبه ۱۴ شهریور۱۴۰۰ نوشت: «داستان ویروس کرونا در ایران فراتر از مرگ و میر و آمار بالای مبتلایان است. ابعاد جدیدی از رانتهای پزشکی، مافیای دارو، نبود استراتژی درمان، ضعفهای مدیریتی و دیپلماسی و غیره را آشکار می کند. مافیای دارو با فروش سِرُم و برخی داروهای کرونا در ماه ۳ هزار میلیارد تومان به دست می آورد. به تعویق افتادن خرید واکسن کرونا نیر بی ربط به فعالیت مافیای دارو نیست، آنان با نفوذ در دستگاههای تصمیم ساز و تصمیم گیر خرید واکسن را عقب انداختند یا دستور خرید بیشتر واکسن را ندادند تا سود بیشتری کسب کنند» روزنامه جهان صنعت روز چهارشنبه ۱۷ شهریور امسال نوشت: «با وعده های غلط و اشتباهات مرگبار برخی از مسئولان در تامین واکسن مورد نیاز و بی توجهی به پیشگیریهای حیاتی در مهار ویروس کرونا هزاران تن از مبتلایان را به کشتن دادند. ... تاکید دور از واقعیت مسئولانی چون معاون اول رئیس جمهوری درباره واکسن تولید داخل و جلوگیری درازمدت از ورود واکسن خارجی سبب شد هزاران تن از بیماران مبتلا به ویروس قربانی این خطای مرگبار شده‌اند. ... مسئولان عامل این فاجعه انسانی باید به اتهام ارتکاب جرم در قتل غیرعمد هزاران انسان بی گناه در دادگاه عمومی محاکمه شوند.» روزنامه حکومتی اعتماد روز شنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ نوشت: «آمار واكسیناسیون در كشور، هنوز با آمار جهانی فاصله بسیار دارد. مشاهده آمار واكسیناسیون جهانی نشان می دهد كه حجم واكسنهای تزریق شده در ایران نه تنها در مقایسه با آمار واكسیناسیون كشورهای پیشرفته، شبیه یك شوخی است، حتی با حجم واكسنهای تزریق شده در كشورهای منطقه هم فاصله بسیار داریم.» مینو محرز در مورد واکسن اسپوتنیگ و واکسن داخلی گفت: «واکسن وارداتی حتما باید مجوز سازمان بهداشت جهانی را داشته باشد، هنوز اسپوتنیک این مجوز را ندارد و ما چه می دانیم که چه ساخته‌اند!. اینکه گفته می شود چون مسئولان برکت قول تولید میلیونی واکسن را دادند، وزارت بهداشت واکسن وارد نکرد، حرف درستی نیست، مسئولان وزارت بهداشت نباید از همان ابتدا، روی واکسن تولید داخل حساب باز می‌کردند و باید فکری برای واردات بیشتر واکسن می کردند» (رکنا، پنجشنبه ۲۵ شهریور۱۴۰۰) روزنامه آرمان در شماره روز شنبه ۲۷ شهریور امسال به نقل از مصطفی معین رئیس شورای عالی نظام پزشکی نوشت: «تأخیر در واکسیناسیون سبب شد به الگوی منفی در دنیا تبدیل شویم و مهمترین عامل در این زمینه سیاست زدگی بود. ... یکی از مهم ترین عوامل عدم موفقیت کشور در مدیریت بحران کرونا از جمله تأخیر در واکسیناسیون ایرانیان بحث سیاست زدگی و نیز ایدئولوژیک کردن علم و مسائل تخصصی به ویژه در امور پزشکی است. زمانی که علم وسیله ای برای سیاست بازیها قرار گیرد نتیجه خوبی نخواهد داشت.»
هزینه نکردن برای استخدام کادر درمانی لازم کادر درمانی کشور در دوران همه گیری ویروس کرونا جانفشانیهای بسیار کرده و تعداد زیادی از کادر درمانی و به خصوص پرستاران در راه انجام وظیفه جانباخته اند. کمبود پرستار به پرستارانی که مشغول کار هستند فشار غیر قابل توضیح وارد کرده است. محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار در باره کمبود پرستار می گوید: «آوار سیاستهای نابخردانه و واکسیناسیون ضعیف بر سر پرستاران می ریزد. در سیستم وزارت بهداشت کشور ما بحث پیشگیری اهمیتی ندارد و بیشتر هزینه ها صرف دارو و درمان بیماران می شود زیرا منافع عده ای در این است که مردم مریض شوند تا بدین وسیله کسب سود و درآمد کنند. پرستار فقط در ICU کم نیست و در تمام سطوح کمبود پرستار وجود دارد» (آفتاب یزد، پنجشنبه ۱۱ شهریور۱۴۰۰) رئیس دانشگاه علوم پزشکی آبادان گفت: «مشکل اصلی ما کمبود نیروی انسانی به ویژه پرستار است و نیروی فعلی جوابگوی نیاز و حجم کار نیست» (فارس، جمعه ۱۲ شهریور ۱۴۰۰) دبیرکل خانه پرستار درباره مهاجرت پرستاران گفت: «با شیوع کرونا و دلزدگی آنها از وضع پیش آمده، ماهانه بین ۱۰۰ تا ۱۵۰پرستار از کشور خارج می شوند .پرستاران بیشتر نسبت به گذشته برای مزایای کشور مقصد و مشکلات کشور مبدأ خلاف میل شان تصمیم به مهاجرت می گیرند. اگر سلامت مردم برای مسئولان مهم بود باید از پرستاران حمایت بیشتری می شد تا آنها کشور را ترک نکنند. البته متأسفانه در کشور ما جان آدمیزاد فاقد ارزش است» (جهان صنعت، یکشنبه ۱۴ شهریور۱۴۰۰). معاون سازمان نظام پرستاری کمبود نیرو را معضلی بسیار جدی خواند و گفت: «در حال حاضر تعداد پرستار نسبت به تخت بیمارستانی در کشور در بدترین حالت و حدود ۰.۸ به ازای هر تخت است. این عدد در شهرهای محروم نظیر زاهدان و ... به ۰.۵ رسیده است که یک فاجعه خواهد بود .اهمال کاری مسئولین وزارت بهداشت سبب شد تا نسبت پرستار به تخت روز به روز کمتر شود تا حدی که از برخی استانها و شهرستانها گزارشاتی به دستمان می رسید که ۲۵ بیمار را یک پرستار مدیریت می کند و این شرایط اصلا خوب نیست. در همین تهران در برخی بخشها ۱۵ بیمار بد حال توسط یک پرستار رسیدگی می شدند و این فاجعه است» (ایسنا، سه شنبه ۱۶شهریور ۱۴۰۰) خالدی سخنگوی اورژانس کشور گفت: «در حال حاضر ۲۰ هزار نیروی کاردان و کارشناس فوریت‌های پزشکی در سازمان اورژانس، خدمات ارائه می‌دهند اما حداقل به ۳۰ هزار نیرو نیاز داریم. در ایران برای هر ۵۰ هزار نفر یک آمبولانس وجود دارد، در حالیکه باید برای هر ۱۲ هزار نفر یک آمبولانس داشته باشیم.» (فارس، یکشنبه ۲۸ شهریور۱۴۰۰)
برآمد همه گیری ویروس کرونا خسرانهای زیادی بر مردم ایران وارد کرده که مسئولیت آن با رژیم و در راس آن با ولی فقیه است. مردم ایران و به ویژه خانواده های جانباختگان از ویروس کرونا هرگز حکم خامنه ای که وارد کردن واکسن معتبر را ممنوع کرد را فراموش نمی کنند. مردم ایران همچنین بارها با شیوه های مختلف اعلام کرده اند که به حرفهای حکومت اعتماد ندارند. به این بی اعتمادی وزیر بهداشت دولت رئیسی اعتراف می کند و می گوید: «امروز آنچه که متاسفانه در بین مردم از دست داده ایم، اعتماد است. من به عنوان وزیر مردم به حرفم اعتماد ندارند.» (ایسنا، سه شنبه ۳۰ شهریور۱۴۰۰)
منبع: نبرد خلق شماره ۴۴۲، پنجشنبه ۱ مهر ۱۴۰۰ - ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۱
|